راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 539 ) فقدان مشاوران موثر در دولت رئیسی؟

استعفای وزیر کار دولت رئیسی آقای عبد الملکی نشان داد کاستی ها و کمبودهای زیادی دولت را محاصره کرده اند؟

اولین آثار این حرکت تلقی ناکامی وسیع در زیرمجموعه دولت رئیسی است.

دولتی که آمده بود تا بارهای بسیاری را از دوش مردم بردارد خود عامل بارهای بیشتری بر دوش مردم شد.

این حرکت نشان از اوج درگیری و برخورد با مشکلات و تحریم در سطوح بالا دارد نشان از کشتی و زدخورد بسیار سنگین حکایت می کند.

اولین آثار خروج یک وزیر از کابینه به معنی تلقی شکست در یک زمینه کاری و عدم موفقیت قطعی است.

در واقع همین آقای عبد الملکی می توانست یک وزیر موفق باشد اگر با خود یک پیر دنیا دیده تجربه دار و نصیحت گر در دایره مشاوران خود داشت؟

موضوع نشان می دهد که دولت بسیار سخت با مشکلات درگیر شده و گاهی هم مغلوب می شود.

اگر چه این خروج به معنی شکست کامل دولت نیست اما نشان داد که شکست چقدر نزدیک می تواند باشد؟

لذا شایسته است یکبار دیگر دولت در اشخاص و رویه های بکار گرفته یک تجدید نظر اساسی انجام دهد.

صرف جوانتر بودن یا ادعاهای بزرگتر داشتن یا اصول گرا بودن برای پیروزی کافی نیست که خود هر کدام می توانند عامل شکست باشند.

گاهی در مقاطع تاریخی دیده می شود که یک نیروی فعال همراه یک پیر دنیا دیده و تجربه دار به یک ماموریت خطرناک فرستاده می شوند.

تا نیروی پیر و با تجربه ناشی گری های جوانتر را محدود و موثر کند کنترل کند مثال های تاریخی زیادی را می شود مطرح کرد .

متاسفانه دولت رئیسی از داشتن مشاوران تجربه دار و موثر محروم است.

این محرومیت دو جنبه عملی و نظری دارد اول اینکه بطور کلی نیروهای اصول گرا یک رویه عمل زدگی و خود محوری خاصی دارند کمتر رابطه نصیحت پذیری و حرف شنوی دارند بخصوص وقتی که مسئول و وزیر می شوند من خود تجربه گرانباری در این موضوع داشته ام وقتی یکی از دوستان بسیار نزدیکم به مسئولیت مهمی رسید ارتباط و دوستی با ایشان بسیار سخت و در مواقعی غیر ممکن شد حتی ارتباط ساده هم قطع و به سالی یک تا دوبار در مجالس مشترک محدود شد چه رسد به نصیحت پذیری یا قبول مشورت همان دوستی که در شبانه روز گاهی چند بار باهم تماس یا ملاقات حضوری داشتم به چند سال یکبار ختم شد .

دوم اینکه نوعا نیروهای اصول گرا فاقد تجربیات وزارتخانه ای و دولتی مثمر هستند یا اگر چنین تجربیاتی داشته اند بسیار سر سنگین و پر مشغله هستند بیشتر در مشاغل بعد از مسئولیت خودشان درگیر و حاضر به همکاری در سایه نیستند؟

اگر چه اصلاح طلبان از این منظر مصداق بیشتر و کمک بیشتری دارند.

یک روحیه خاص در ما ایرانی ها وجود دارد که کمتر می توانیم کار گروهی و مشترک رهبری و همراهی کنیم .

شاید بشود از مرحوم عالی نسب در اینجا به نیکی یاد کرد در واقع عامل موفقیت وزرات موسوی در دوره جنگ تحمیلی ایشان بود.

آنروزها نمی شد این عامل به عنوان پایه و مرز بین شکست و پیروزی مطرح کرد.

اما امروز اگر بی غرض باشیم باید اعتراف کنیم اگر نبود همکاری و توصیه های مکرر مرحوم عالی نسب دولت زمان جنگ موفق نمی شد.

می دانید که مرحوم عالی نسب عضو دولت نبود فقط سمت یکی از مشاوران اقتصادی را داشت اما توصیه های او فصل الخطاب بین شکست اقتصادی و پیروزی اقتصادی در اداره جنگ بود؟

نقشی که در آن زمان هیچ مشخص نبود فقط خواص کمی از آن مطلع بودند تنها پس از فوت ایشان بود که خود مهندس موسوی بارها به این نقش اعتراف کرد .

اگرچه دکتر فرشاد مومنی عقیده دارند عدم همکاری ایشان در دولت هاشمی رفسنجانی با توطئه رانت خواهان رقم خورد؟

اما امروز دولت بیش از هر موقعی به چنین مشاورانی نیاز دارد؟

یکی از عجایبی که در چارت سازمانی وزراتخانه ها دیده می شود همین سمت مشاور است تا جایی که بعضی از وزارتخانه ها تا 15 مشاور نجومی بگیر دارند اما نقش عملی و کفایت علمی عملی آنها محل مناقشه است؟

توصیه من به آقای رئیسی اینست تا دیر نشده یکی مانند مرحوم عالی نسب در کنار خود قرار دهید و برای بررسی عملکرد هر وزرات خانه ای نظر او را مد نظر قطعی قرار دهید.

کار سنگین تر عظیم تر و سخت تر از آنچه شما فکر می کردید هست.

کلید پیروزی شما در دستان مشاوری عمیق بی ادعا تجربه دار و اقتصاد دان تجربی است؟