راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 75 ) ریسک انتحاری اقتصاد

خلاصه ریسک در اقتصاد عبارت است از بروندادها و پیامدهای ناخوشایند که منجر به زیان می گردد.

در اقتصاد اسلامی هم این ریسک تحت عنوان المخاطره  فی الاقتصاد  از صدر اسلام مورد توجه قرار گرفته تا آنجا که پیامبر ریسک (تکلیف ) از بین رفتن مال و وسیله کار تجارت در مشارکت تعیین می کرد 

امروزه دانشکده های اقتصادی  نشریات و سازمانهای بین المللی با توجه اطلاعات منتشره در صد و رتبه ریسک اقتصادی کشورهای مختلف دنیا را اعلام و طبقه بندی میکنند

حتی ریسک در کل بازار    ریسک در تجارت و سرمایه گذاری ریسک در بازار کار ریسک در جرم و جنایت

ریسک تولید ریسک عملیات در منطقه ریسک لجستیک و غیره جداگانه تجزیه تحلیل می گردد و برای آن نمره تعیین می شود برای مثال نمره ریسک تجارت و سرمایه گذاری در ایران برای سال 1395 معدل 21 از 100 نمره بود

یا سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه ( سازمان ملل OECD ) ریسک کلی اقتصاد ایران برای سال نود پنج نمره هفت تعیین کرده بود ( پایین ترین نمره چون از یک تا هفت درجه ریسک داده می شود توسط این سازمان)

اگر چه همین سازمان پس از قرار داد برجام یک نمره از ریسک اقتصاد ایران کم کرده و نمره شش را اعلام کرده بود پس از رکود عمیق تر سال 1394 دوباره این رتبه به عدد هفت ارتقاء داد 

امروز بحث ما بررسی ریسک از نظر متون اقتصادی یا از نظر خارجی ها نیست چون عمدتا" این ریسک ها در دنیا برای کمک به سرمایه گذار ها منتشر می شود

ما امروز می خواهیم ریسک بصورت میدانی در کف بازار اقتصاد و تولید و کشاورزی بررسی کنیم

در واقع نگاهی به گزارش عملیاتی 

داشت تعریف می کرد بیکاری و نداشتن خرجی کلافه مان کرده بود بعد یک سال دوستی پیشنهاد کرد 2000 هزار کیلومتر دورتر از خانه هوا در زمستان گرم است برویم آنجا کشت صیفی جات یا هندوانه کنیم.

چند نفری جمع شدیم با فروش طلا ی زن هامان و قرض غیره صد میلیون تومان پول جمع کردیم به کرمان و جیرفت رفتیم برای کرایه زمین کشاورزی کرایه ها بسیار بالا بود یک هکتار زمین برای یک فصل کاشت یازده میلیون تومان ( بعلت بیکاری تقاضای اجاره زمین زیاد شده بود)

بالاخره پس از کلی گشتن در چابهار چهار هکتار زمین به سی میلیون تومان اجاره کردیم مشغول شدیم گفتند هندوانه چابهار اولین هندوانه ای است که روانه بازار می شود معمولا قیمت خوبی دارد

همان هندوانه کاشتیم بعد چند ماه تلاش شبانه روزی هندوانه خوبی بار آمد 

اما بازار افت قیمت کرد بزور توانستیم شصت میلیون از صد میلیون سرمایه اولیه را برگردانیم

دومین گروه یک مغازه در خیابانهای مرکزی تهران اجاره کرده بودند با وجود محل خوب و پر رفت آمد نتوانسته بودند هزینه پرداختی باز گردانند پس از یک سال تلاش با پنجاه میلیون تومان زیان کار را تعطیل کرده بودند می گفتند هزینه سنگین اجاره + هزینه های آّب و برق و مالیات عوارض بیمه و 

گردش ضعیف بازار ما دو جوان بشدت متضرر کرد

این داستان زندگی واقعی کف بازار است فرق نمی کند با صد میلیون شروع کنی یا پانصد میلیون شرایط بسیار نامناسب است

بقول بازاری های قدیمی زمین کاسبی با طلاقی است هرچه بیشتر فعالیت کنی بیشتر فرو می روی

هرچه بیشتر دست به سرمایه گذاری بزنی ضرر بیشتری خواهی کرد

از بازار تولید هم که هیچ حرفی نمی شود زد بسیار مشکل و حتی غیر ممکن است کاری شروع کرد

وقتی شرایط کار اینچنین باشد 

ریسک کار کردن مفهومی جز انتحار ندارد

این اقتصاد انتحاری دست پخت کسانی است که پس از ریخت و پاش های بی حد و حصر برای جلو گیری از افزایش قیمتها دست به واردات گسترده کالا زدند

و حالا برای جلو گیری از تورم بیشتر پول در گردش بازار جمع آوری کرده تا پوشش خرابکاری های گذشته را جبران کنند

ما همیشه همینطور بوده ایم 

گاهی از سوراخ سوزن رد می شویم گاهی از دروازه بزرگ هم عبور نمی کنیم