راهبرد نجات اقتصاد ایران (286 ) عواقب تاخیر در تصمیم گیری بحران شومی و نا کامی؟

کشور در بسیاری از مسائل نیاز به تصمیم گیری و اجراء دارد.

اکنون با بیماری روبرو هستیم که دهها مشکل دارد متاسفانه مسئولان درمان دست روی دست گذاشته و نشسته اند؟

ترس از شکست عدم اطلاعات ضعف در مدیریت دروغ و نداشتن صلاحیت بانی و باعث این سلسله بی عملی شده است؟

آنان که خود را عالم دهر مرد عمل و جامع دانش ها می دانستند آنان که به دروغ "کلید" را به عنوان ملاک دانایی و توانایی خود روی دست ملت گذاشتند اکنون برای کوچکترین تصمیمات تعلل های طولانی دارند.

طولانی به مفهوم شش سال تاخیر در بی تصمیمی یا هرگز تصمیم  نخواهند گرفت.

این عدم قاطعیت ناشی از دو چیز است یک این شخص بر خلاف قیافه دانشمندانه خود فاقد اطلاعات است. ( بی سوادی)

دو سواد دارد اما مرد عمل و اجراء نیست ؟

آدم ضعیف نفس و عافیت طلب است ؟

متاسفانه پیشینه و عملکرد او نشان از هر دو دارد؟

هم فاقد اطلاعات کافی برای رهبری اجرایی دولت هشتاد میلیون نفری هست؟

هم فاقد شجاعت و مردانگی لازم برای اجرای تصمیمات است؟

این به مفهوم بی عملی بودن در عرصه کشور خواهد بود؟

وضعیتی که هم اکنون با آن روبرو هستیم.

اکنون تمام بیماری های کشور عود کرده است بیماری اقتصاد محیط زیست دولت حجیم بزرگ نا کارآمد

آسیب های اجتماعی بی شمار و...............

ادامه این وضعیت کشور را به "تصمیمات عجولانه نا بخردانه شتابزده وادار خواهد کرد."

بدهی است چنین تصمیماتی 

"وضع را بدتر خواهد کرد نه بهتر"

اکنون نمام زمینه ها برای چنین واکنش های آماده شده است.

کسری بودجه بلاشک دولت به سلسله تصمیمات اشتباه سوق خواهد داد.

فرض کنیم بنزین 2500 تومانی افزایش دو تا سه برابری مالیات و هزاران تصمیم اشتباه دیگر؟

تبعات چنین تصمیمات اشتباهی کشور را به اغتشاش و شورش سوق خواهد داد.

از سمت دیگر با مریضی روبرو هستیم که اکنون نفس های او به شمارش افتاده است.

چاره کار چیست تعویض اختیار به دیگران قطعی ترین گزینه روی میز است برای تصمیم عاقلانه برای افزایش آرام آرام قیمت ها مالیات ها و هزینه ها.

تسریع اصلاحات بنیادی اقتصادی سیاسی .

نگذاریم فشار حداکثری آمریکا و دشمنان قسم خورده صهیونیستی سعودی ما را به سوی تصمیمات خانمان بر انداز سوق دهد.

اگرچه من اعتراف می کنم بی تصمیمی بی عملی بی سوادی دولت روحانی زمینه را برای چنین واکنش های آماده کرده است .

و سیل وقوع آن را اجتناب نا پذیر کرده است. 

یک بار دیگر یاد آوری می کنم مخالفت من با دولت روحانی نه جناحی است نه شخصی است نه علت نا شناخته دیگر فقط این دولت نا کارآمد شکست را بر ملت ایران تحمیل خواهد کرد؟

همانگونه که شکست اقتصادی را تحمیل کرد.

همانگونه که شکست و ضعف را بر دولت تحمیل کرد.

این دولت بی تصمیم بد تصمیم دیر تصمیم است و این به درد جنگ اقتصادی نمی خورد؟

این دولت و رئیس دولت فاقد کوچکترین اطلاعات و عملیات برای جنگ اقتصادی است.

ادامه دولت روحانی به معنای تسلیم مردم ایران است 

در واقع ادامه آن بسیار برای ایران مضر و زیان آور است حتی بیشتر از ترامپ بیشتر از آل سعود بیشتر از اسرائیل؟