راهبرد نجات اقتصاد ایران( 385 ) جمهوری اسلامی ایران اسیر" توهمات "حکومتی اقتصادی؟

ساخت وبلاگ

 

توهم حالتی است که در آن فرد چیزهایی را احساس می‌کند که وجود خارجی ندارند ولی فرد وجود آنها را واقعی می‌داند و بر آن اصرار می‌ورزد. 

این اصلی ترین منشاء انحرافات عظیم در ایران است یک بیماری مزمن و مسری پیوسته جاری تاریخی؟

بگذارید مثالی بزنم تا جریان روشنتر شود جمهوری اسلامی ایران هنوز از "توهم " همراهان امام خمینی در آن پرواز تاریخی از پاریس به تهران در تاریخ 12 بهمن سال 1357 بیرون نیامده "فکر" می کند هر کسی در آن پرواز بوده با انقلاب همراه است .

ببینید تمام رئیس جمهور های ایران در آن پرواز حضور داشته اند؟

حتی راننده آن ماشینی که امام از فرودگاه به بهشت زهرا برد یا مسئولینی که در آن استقبال بودند صاحب مناسب بزرگی شدند که در عمل بسیاری از آنان دوستی "خاله خرسه " را با جمهوری اسلامی ایران داشتند؟

اولین "توهمات" مربوط به شخص رئیس جمهور متاسفانه رئیس جمهورها خود را ایدئولوگ یا تافته جدا بافته می دانند؟

فکر می کنند به آنها اجازه داده شده هر کاری که می خواهند انجام دهند سازمان منحل کنند به دیگران توهین کنند خلاف مصوبات مجلس یا قانون اساسی عمل کنند بطور ضمنی هر خلافی تحت نام رئیس جمهور مجازند؟

تنها چیزی که یادشان نیست خدمت رهبری دولت و انجام وظایف رئیس دولت است؟

فردای صبح کاری سوگند رئیس جمهوری را قاب می کنند زیر صندلی رئیس جمهوری می گذارند.

شمشیر بر تمام رقبا و شکست های قبلی می کشند گویی برای "انتقام" آمده اند؟

از آن بیشتر هر کسی که زبان به انتقاد بگشاید از شمشیر او در امان نخواهد بود خواه شمشیر برکناری باشد یا بودجه یا منع حضور در رادیو تلویزیون یا حضور در دولت یا برکناری از سمت یک رویه عادی شده؟

مردم باید مرتب "بله قربان گویی" ایشان بکنند کمتر از گل به ایشان نگویند؟

همانند کودکی رفتار می کنند که به حکم قرعه ساعتی "سلطان" شده اند؟

میرغضب جلاد دژخیم کمترین حالات برخی است تا یک مجری الهی اسلامی؟ 

مجری شکنجه مجری تنبیه مجری انتقام هستند تا مجری دولت.

حالا رئیس جمهور یک طرف دولت خود در " توهمات"کامل است ودر قامت کمال و عقل کل یک دیکتاتور تمام است ؟

قدرت اجراء چنان دولت را دچار "توهم" شناخت و بی نقص بودن کرده که هر کار او نتیجه عکس دارد.

هر تصمیم از روی " توهم " نتیجه عکس انتظار ببار می آورد. 

مثلا دولت فکر می کند پشتیبانی و فشار بر بخش خصوصی برای قبول و عمل به تامین اجتماعی کمک بزرگی به استخدام و کارگران کشور است اما در عمل تقریبا استخدام بطور کامل متوقف شده است؟

بخش خصوصی دریافته بیمه کردن هر کس مساوی است با یک اجبار برای بیمه کار بیمه پرداخت حقوق و حق بیمه مادام عمر؟

لذا سعی می کند قانون دور بزند اصلا استخدام نکند اصلا بسیاری بخاطر همین بیمه تامین اجتماعی قید کار و کارخانه و استخدام زده و می زنند و یا کارگر قردادی شش یا یک ساله می گیرند یا کارگر افغانی و خارجی می گیرند؟

نتیجه این حمایت از تامین اجتماعی خود تبدیل شده به ضد کارگر ضد استخدام ضد بیمه بازنشستگی ضد اشتغال؟

این تفکر از سازمان تامین اجتماعی یک ورشکسته از کارخانه ها عدم توسعه و عدم استخدام نیروی جدید در واقع کارخانه های ورشکسته ساخته است و از ضلع سوم کارگران لشگر بیکاران ساخته است؟

یا دولت فکر می کند با پرداخت یارانه دارد به مردم خدمت می کند در حالیکه این پرداخت که منشاء پرداخت ندارد خود اصلی ترین عامل بروز تورم خواهد بود.

در اقتصاد به آن "توهم مالی" می گویند.

که خود موجب "توهم درآمد" در مردم خواهد شد. در حالیکه مالیات همین یارانه را با نزول و سودش باید همان مردم پرداخت کنند. ( چهل و چهار تومان یارانه بعد از چند سال فقط 440 هزار تومان قبض برق را بدنبال دارد در شرایط یکسان)

هر پرداخت غیر معمول باری ده برابر برای دریافت کننده دارد.

حتی اگر باز پرداخت به نسل بعد موکول شود ممکن است تا 100 برابر تاوان داشته باشد آن هم ماهانه؟

دولت فکر می کند با پرداخت یارانه زندگی مردم راحتتر می کند ؟ در حالیکه پرداخت یارانه مردم را بیشتر فقیر تر عاجز تر و وابسته تر می کند حتی نتیجه عکس فکر دولت رنج و بدبختی مادام عمر نصیب مردم می کند هر کودکی که متولد می شود در بدو تولد با چند ده میلیون بدهی زاده می شود؟ 

بسیاری از سیاست های دولتی ما که در دولت نهادینه شده و هر دولتی آن را انجام می دهد از همین قبیل هستند؟

مانند چاپ پول یا اوراق قرضه دولتی یا اسقراض از بانکها یا بانک مرکزی همگی از همین قبیل هستند.

برای ارزان کردن ارزاق عمومی و کالا ارز رو به نرخ گذاری مصنوعی و فشاری می کنند.

نتیجه مقرون به صرفه نبودن تولید روز بروز از حجم تولید کاسته شده به قیمتها افزوده می شود.

به جای آنکه برای راه حل باید در جای دیگر برنامه ریزی کنند ( مانند آسانگیری در مالیات تولید در بیمه تامین اجتماعی در صدور مجوز ) راه کوتاه دخالت فشار قیمتی و سهمیه ای پیش می گیرند.

برای حل مشکلات کشور رو به "تند روی "بیشتر و بیشتر می کنند.

برای تامین مالی مخارج و کارشناسی روزبروز بیشتر به گودال عظیم دایره کارشناسان توهمی دولتی و فشار بیشتر رو می آورند؟

روز بروز اقتصاد را با فشار پلیس فشار مالیات فشار بیمه تامین اجتماعی فشار عوارض مختلف در تنگنا قرار می دهند

دولت همانند انسان تشنه ای که بدنبال آب می گردد آب شور را برای رفع تشنگی سر می کشد هر چه بیشتر می خورد بیشتر تشنه می شود؟

کل سیستم کارشناسی دولت به "توهمات " دچار شده قادر به ترک عادت نیست؟ 

در حالیکه دولت روحانی شعار دموکراتیک تری نسبت به احمدی نژاد می داد امروز بیشتر از دولت نهم و دهم اقتصاد و بخش خصوصی را در فشار گذاشته است؟ 

هر چند در موضوع حجاب و سکولاری هنوز دارد پیشروی می کند برای در فشار گذاشتن بیشتر حاکمیت جهت پذیرش جام زهر "مذاکره" تازه همین "مذاکره" هم خود " توهمی" پیش نیست فقط "تسلیم " است.  

در حالیکه شعار " توسعه " و "رونق اقتصادی" مطرح می کرد امروز دارد دقیقا بر عکس عمل می کند.

نتیجه این حرکات در "فشار حداکثری" تحریمها  فرار سرمایه ها و کوچکتر شدن اقتصاد خواهد بود روندی که تا کنون روز بروز به آن نزدیک تر شده ایم.

اقتصاد ایران از رتبه 17 دنیا اینک به رتبه 33 و در آینده بسیار نزدیک به رتبه های بالای پنجاه و شصتم جهانی نزدیک خواهد شد.

یا رتبه اقتصادی قدرت خرید ایران به رتبه 68 دنیا سقوط کرده است این گزارش بانک جهانی است برای سال 2018 .

دولت با "توهماتی" که دارد هر چه بیشتر دست و پا می زند بیشتر در گرداب باتلاق فرو می رود؟

آثار این "توهمات" اگر درمان نشود قطعا به سقوط خواهد انجامید.

اگر بخواهیم از این سر ازیری قبر سقوط نجات پیدا کنیم چاره ای نیست غیر از اینکه به این کارشناسی دولت پایان دهیم و روایت کارشناسان مخالف را با درنگ بیشتری مطالعه کنیم؟

اصلا این مدارک تقلبی دانشگاهی کارشناس دکترا مسئولین عامل این فضاحت هستند.

آمار بسیار بالای کارمندان دولتی مشغول به تحصیل یا در حین تحصیل مدرک کسب کرده اند  نشان از بی فایده بودن این مدارک دارد؟

متاسفانه مسئولان فکر می کنند با گرفتن این مدارک "نخبه " شده اند؟

نخبه های الصاقی ارفاقی با ما همان کند که این دولت با ما می کند؟ این هم از آثار "توهمات" دولتی است. 

دولت فکر می کند چهل هزار کارشناس تمام ( دکترا ) در استخدام دارد ( کل دکترهای در استخدام دولت 81 هزار نفر است اما 41 هزار آنها پزشک هستند) در حالیکه اغلب این چهل هزار نفر دیپلمه و حتی پایین تر از دیپلم بودند در حین کار تحصیل کرده اند و بار تخصصی زیادی ندارند نمرات ناپلئونی نمرات التماسی فاقد عمق فاقد ژرف نگری فاقد تحلیل فاقد پشتوانه علمی فاقد مطالعات گسترده و حتی در رشته تحصیلی فاقد اطلاعات "بی سواد مطلق" ( طبق تعریف سازمان ملل متحد یونسکو کسی که نتواند از اینترنت با زبان انگلیسی جستجو و اطلاعات کسب کند بی سواد است) نود درصد نه تنها نمی توانند انگلیسی صحبت کنند از روی نوشته هم نمی توانند به راحتی ترجمه کنند؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 64 ) رشد سرطانی فساد در 3 دولت اخیر...
ما را در سایت راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 64 ) رشد سرطانی فساد در 3 دولت اخیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4nejataqtesadf بازدید : 85 تاريخ : شنبه 3 اسفند 1398 ساعت: 21:56